نمازهای واجب را در صورت توانایی باید ایستاده خواند؛ اما در نمازهای مستحبی بدون علتی می توان نشسته، خوابیده، ویا در حال حرکت خواند و می توان آنها را در اتومبیل، قطار، مترو و هواپیما خواند/ انجام دادن نمازهای مستحبی تا جایی است که ضرری به نمازهای واجب نرساند
شرح دعای روز بیست وهشتم:
«اللهمّ وفر حظّی فیهِ من النّوافِلِ، وأکْرِمْنی
فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ، وقَرّبِ فیهِ
وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل، یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین»
خدایا بهره ام را در آن از نافله ها زیاد
کن، و با عرضه درخواستها گرامی ام دار، و وسیله ام را از بین وسيله ها به سويت نزدیک
گردان، ای کسی که پافشاري اصرار کنندگان او را مشغول نمي سازد.
در دعای روز بیست و هشتم چهار محور اصلی
وجود دارد.
1- نافله ها و نقش آن
2- عرضه درخواست
3- توسل
4- لطف پيوسته خدا
در فراز اول دعا می خوانیم:« اللهمّ وفر
حظّی فیهِ من النّوافِلِ»
خدایا بهره ام را در آن از نافله ها ونمازهاي
مستحبي زیاد کن.
ما نمازهای واجب و مستحب داریم؛ نمازهای
واجب 17 رکعت است و نمازهای مستحبی یومیه 34 رکعت در شبانه روز است. نماز شب 8 رکعت
است همراه با دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر در مجموع 11 ركعت مي شود، 2 رکعت نماز
نافله صبح، و 8 رکعت نماز نافله ظهر، و 8 رکعت نماز نافله عصر، و 4 رکعت نماز نافله
مغرب، و 2 رکعت نماز نافله عشاء است که چون نشسته خوانده می شود يك رکعت شمرده می شود.
نافله مغرب وعشا پس از نماز، وبقيه پيش از نماز خوانده مي شود، مجموع نمازهاي واجب
ومستحبي در شبانه روز 51 ركعت مي شود كه خواندن آنها از نشانه هاي ايمان شمرده شده
است.
امام حسن عسكری(عليه السلام) می فرماید:«
پنج چيز نشانههاى مؤمن است: گزاردن پنجاه و يك ركعت نماز (واجب و نافله)، و زيارت
اربعين، و انگشتر در دست راست كردن، و پيشانى بر خاك ساييدن(به هنگام سجده)، و بلند
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم»
نمازهای نافله جبران کاستی های نماز واجب
را میکند. البته فرموده اند كه انجام دادن نمازهای مستحبی تا جايي است كه ضرری به نمازهای
واجب نرساند،
مثلا اگر نماز شب سبب شود که نماز صبح فرد قضا شود مي تواند آن را پيش از خواب بخواند
وبخوابد، تا ضرري به نماز واجب او نرساند، نماز شب برکات فراوانی دارد؛ تا آنجا که
بزرگان ما به هر جا که رسیدند از برکات نماز شب بوده است.
بین نمازهای واجب و مستحبی تفاوتهايي وجود
دارد؛ علامه مجلسی هفده تفاوت را بین نمازهای واجب و مستحب ذکر کرده است. مثلا نمازهای
واجب را در صورت توانايي باید ایستاده خواند؛ اما در نمازهای مستحبی بدون مرض و علتی
می توان آنها را نشسته، خوابیده، ويا در حال حركت خواند، ومي توان آنها را در اتومبيل،
قطار، مترو وهواپيما خواند. ويا آنكه خواندن سوره پس از قرائت حمد در نمازهاي واجب،
لازم است، ولي در نمازهاي مستحبي مي توان آن را نخواند.
خداوند در سوره معارج می فرماید:« الَّذينَ
هُمْ علي صَلاتِهِمْ دائمُون»
آنان كه بر نماز خويش پيوسته و پايندهاند؛
امام باقر(عليه السلام) می فرماید: این
در نمازهای نافله است.
ودر آيه 34 همان سوره می فرماید:« وَ الَّذينَ
هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُون»
و آنها كه بر نماز شان مواظبت دارند.
فرمود: مقصود نمازهای واجب است.
بدان معنا که وقت نماز های واجب را حفظ
کند، وآنها در وقت خود بجا مي آورند وبه تآخير نمي اندازند.
در فراز دوم این دعا می خوانیم:« واکْرِمْنی
فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ»
و با حاضر کردن خواسته ها عرضه درخواستها
گرامی ام دار.
مسائل جمع مسئله به معنای حاجت ونياز است؛
یعنی در خواست می کند: خدایا مرا با عرضه نيازم، ودر خواست حاجتم گرامي بدار، همين
كه انسان توفيق راز ونياز با خدا را پيدا مي كند گراميداشتي از اوست.
امام زین العابدین(عليه السلام) در دل شب
در حجر اسماعيل مناجات می کردند: «خدایا! بنده تو در آستانه در توست، مسکین تو به در
خانه توست، از تو مي خواهد آنچه از غير تو برنيايد».
انسان فقر ونياز محض است، عنوان مسکین و
فقیر در برابر ذات ربوبي زيبنده وبرازنده اوست، این که او بیاید و حاجت های خود را
عرضه کند و خداوند او را به حلقه مسكينان وبندگانش راه دهد؛ این خودش عنایتي بس بزرگ
از ناحيه پروردگار است. در ماه مبارک رمضان، ابر رحمت خداوند برای کسی که خودش را در
معرض آن قرار دهد بارش دارد. در این فراز از دعا از خداوند می خواهیم که خدایا گرامی
ام بدار که بیایم وبه درگاهت عرض حاجت ونياز کنم.
در فراز سوم دعا می خوانیم:« وقَرّبِ فیهِ
وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل»
و وسیله ام را از بین وسيله ها به سويت
نزدیک گردان.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:« يا أَيُّهَا
الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ »
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت
فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد.
ریشه توسل در این آیه است. یعنی با وسیله
به سمت خدا بیایيد، در این زمینه آیات و روایات بسیار است، در باره معاني وسيله در
آيه شريفه روايات واقوالي است، برخي روايات وسیله را درجه پیغمبر (صلى الله عليه
وآله) معرفي كرده است.
امير مؤمنان(عليه السلام) فرمودند: « بهترین
چیزی که انسان مومن به آن متوسل مي شود ایمان به خداو پیغمبر خدا، جهاد، پرداخت زكات،
روزه، حج، صله رحم وصدقه پنهاني است.»، وحضرت
آثار آنها را بيان مي كند.
شخص رسول اکرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه
از وسایلی هستند که ما را به خداوند تبارک و تعالی می رسانند. انبیاء الهی مانند آدم،
نوح، موسی و ابراهیم(عليهم السلام) به وسیله اهل بیت از گرفتاری ها نجات پیدا می کردند
و از خداوند به حق محمد و آل محمد درخواست می کردند.
در ذیل آیه احادیثي در اين باب است، از
جمله آنکه امام علی (عليه السلام) فرمودند:« من وسیله او هستم.»
در تفسير قمي آمده است:« با امام به خدا
نزدیک شوید.»
امام رضا (عليه السلام) در دعایی که برای
طلب باران خواند فرمود: «خدایا مردم به ما متوسل می شوند همان طور که تو دستور داده
ای، پس اميد به فضل تو دارند..».
پیامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) می فرماید:
« امامان از فرزندان حسین (عليه السلام) هستند هرکس آنها اطاعت کند خدا را اطاعت کرده
است، و هرکس نافرمانی آنها را کند خدا را نافرمانی کرده است، آنان ریسمان محکم و وسیله
هستند به سوی خدا».
در زیارت امير مؤمنان علی(عليه السلام)
مي خوانيم: «مولاي من! به نزد تو آمدم، و با تو به خدايم متوسل شده ام»، ودر زيارت
ديگر ايشان مي خوانيم: «تو وسيله من به خدايم هستي».
حضرت زهرا(سلام الله عليها) در ضمن خطبه
خود فرمود: « خداوند ما را وسیله خود قرار داد؛ ما وسیله خدا در میان مردميم، و ما
خاندان پیامبریم.»
اهل سنت نيز منكر توسل نيستند، در صحیح
بخاری آمده است که در زمان خلیفه دوم خشکسالی شد و باران نیامد؛ خلیفه دوم به عباس
عموی پیامبر متوسل شد تا باران ببارد، او در ضمن دعاي باران گفت: خدايا! ما با توسل
به پيامبرمان به سويت، باران مي خواستيم وبه ما مي دادي، وامروز ما با توسل به عموي
پيامبر از تو باران مي خواهيم.
واین مقام به واسطه آبروي وشخصیت آنها است،
و ارتباطی با زنده بودن آنان ندارد؛ پس توسل به بزرگان دين چه زنده باشند ويا نباشند
صحيح است، چون مقام وشخصيت آنان ربطي به حيات وممات ايشان ندارد، وآنان آبرومندان درگاه
ربوبي اند، وخداوند به بركت ايشان بر مردم عنايت مي كند، واين مقامي است كه خداوند
به ايشان داده است، وعنايتي است كه خود نموده است، وراهي است كه خود باز كرده است.
در فراز آخر می خوانیم:« یا من لا یَشْغَلُهُ
الحاحُ المُلِحّین»
ای کسی که پافشاري اصرار کنندگان او را باز نمی دارد.
خداوند بشر نیست که چنانچه توجهش به چيزي
جلب شد از توجه به دیگر مسائل باز ماند، او پاك ومنزه از هرگونه ضعف وناتواني است،
بنابراين عنايت ولطفش پيوسته است، وسماجت واصرار وپافشاري بندگان او را مشغول نمي سازد،
واو را از ادامه لطف وكرمش باز نمي دارد.
إقبال الأعمال، ج1، ص 407؛ بحار الأنوار، ج 95، ص 66. كفعمي در مصباح
ص615 اين دعا را به عنوان دعاي روز بيست وهفتم اينگونه آورده است: (اللهم وفر حظي فيه
من النوافل، وأكرمني فيه بإحضار الأحزاز [ الأحراز ] من المسائل، وقرب وسيلتي إليك
من بين الوسائل، يا من لا يشغله إلحاح الملحين).
مصباح المتهجد2، ص788.؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص52 (وروي
عن أبي محمد الحسن العسكري (عليه السلام) أنه قال: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسين،
وزيارة الأربعين، والتختم في اليمين، وتعفير الجبين، والجهر ببسم الله الرحمن الرحيم).
نهج البلاغه، ص475، حكمت39؛ وسائل
الشيعة، ج 4، ص 286 (لا قربة بالنوافل إذا أضرت بالفرائض).
وسائل الشيعة، ج 4، ص 29 (عن الفضيل قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام)
عن قول الله عز وجل :(الذين هم على صلاتهم يحافظون) قال: هي الفريضة ، قلت: (الذين
هم على صلاتهم دائمون) قال: هي النافلة) .
وسائل الشيعة، ج 4، ص 57، ح4499 (الطبرسي في (مجمع البيان) عن أبي
جعفر (عليه السلام) في قوله تعالى: (الذين هم على صلاتهم دائمون) قال: هذا في النوافل،
وقوله: (والذين هم على صلاتهم يحافظون)، في الفرائض والواجبات).
كمال الدين وتمام النعمة، ص471 (كان
علي بن الحسين سيد العابدين عليه السلام يقول في سجوده في هذا الموضع - وأشار بيده
إلى الحجر نحو الميزاب -: عبيدك بفنائك، مسكينك ببابك أسألك ما لا يقدر عليه سواك).
الأمالي، شيخ طوسي، ص216؛ معدن الجواهر، ص70 (أفضل ما توسل به المتوسلون:
الايمان بالله ورسوله ، والجهاد في سبيل الله ، وكلمة الاخلاص فإنها الفطرة، وإقامة
الصلاة فإنها الملة، وايتاء الزكاة فإنها من فرائض الله، وصوم شهر رمضان فإنه جنة من
عذاب الله، وحج البيت فإنه ميقات للدين ومدحضة للذنب، وصلة الرحم فإنه مثراة للمال
ومنسأة للأجل، وصدقة السر فإنها تذهب الخطيئة وتطفئ غضب الرب، وصنائع المعروف فإنها
تدفع ميتة السوء، وتقي مصارع الهوان).
مناقب آل أبي طالب، ج 2، ص 273 ((فابتغوا
إليه الوسيلة) انا وسيلته، وانا وولدي ذريته).
تفسير القمي، ج1، ص168 (وقوله (اتقوا الله وابتغوا إليه الوسيلة)
فقال: تقربوا إليه بالامام).
عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، ج1، ص179 (اللهم
يا رب أنت عظمت حقنا أهل البيت فتوسلوا بنا كما أمرت وأملوا فضلك ورحمتك وتوقعوا إحسانك
ونعمتك ، فاسقهم سقيا نافعا عاما غير رايث ولا ضائر).
عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، ج1، ص63؛ المحتضر، ص 165(الأئمة
من ولد الحسين (عليه السلام)، من أطاعهم فقد أطاع الله، ومن عصاهم فقد عصى الله عز
وجل، هم العروة الوثقى، وهم الوسيلة إلى الله عز وجل).
المزار، شهيد اول، ص 43 ( يا مولاي إليك وفودي، وبك أتوسل إلي ربي
في بلوغ مقصودي، واشهد ان المتوسل بك غير خائب، والطالب بك عن معرفة غير مردود الا
بقضاء حوائجه).
بحار الأنوار، ج 99، ص 172 (أنت وسيلتي إلى الله ، وذريعتي إليه).
دلائل الامامة، ص113 (فاحمدوا الله الذي بعظمته ونوره ابتغى من
في السماوات ومن في الأرض إليه الوسيلة، فنحن وسيلته في خلقه، ونحن آل رسوله، ونحن
حجة غيبه، وورثة أنبيائه).
صحيح البخاري، ج 2، ص 16، و ج
4، ص 209 (عن أنس أن عمر بن الخطاب رضي الله عنه كان
إذا قحطوا استسقى بالعباس بن عبد المطلب، فقال: اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا صلى
الله عليه وسلم فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا. قال: فيسقون).